- فی الحال
- هم اکنون، دردم، بی درنگ، فوری
معنی فی الحال - جستجوی لغت در جدول جو
- فی الحال
- دردم بزودی دردم: فی الحال حکم شرع بدان منوال نفاذ یافت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برای نمونه
تاکنون تا این دم
دردم زود در حال بی درنگ فورا، علی ای حال: ابو موسی الاشعری گفت علی الحال باز باید گشادن (خانه را) تا بنگرم بازگشادند بضرورت. . یا علی الحالات کلها. درهمه حالات
به داستان
حال (شما) چطور است
به طور مثال مثلاً